بسياري از ورزش ها که در اسلام به آن ها اهميت داده شده و يا شرط بندي بر آن ها جايز دانسته شده و يا از محدوده لهو، خارج محسوب شده اند، بدين جهت است که رزمي بوده و توان رزمي مسلمين را بالا مي برند. از جمله اين ورزش ها، مي توان از سوارکاري و تيراندازي و شنا نام برد؛ بنابر اين هر ورزشي که توان رزمي مسلمانان را افزايش دهد- هر چند در آيات قرآني و يا روايات اسلامي، نامي از آن ها برده نشده باشد- از نظر اسلام، محبوب و مطلوب خواهد بود. کاراته، تکواندو، جودو، جوجوتسو، کوه نوردي، دفاع شخصي، دو و ميداني و آموزش هاي رزم تن به تن و سرنيزه، نيز مي توانند از قسم ورزش ها رزمي محسوب شوند. امروزه ارتش هاي بزرگ و نيرومند دنيا، به کماندوها و نيروهاي ويژه علميات هاي دشوار و خطرناک، اين ورزش ها را آموزش مي دهند.
خداوند متعال، در قرآن کريم، رزمي بودن را ملاک براي مطلوبيت دانسته، مي فرمايد:
"واعدّوا لهم ما استطعتم من قوّة من رباط الخيل؛
در برابر آن ها [دشمنان] آن چه توانايي داريد، از "نيرو" و "اسبان سواري" آماده و مهيا سازيد!"
در اين جا آمادگي رزمي به طور کلي مورد تاکيد قرار گرفته و ذکر اسبان ورزيده به عنوان يک نمونه رزمي مربوط به زمان رسول خدا صلي الله عليه و اله است و موجب تخصيص نمي شود. امروزه مي توان به جاي اسب، ازتانک،هواپيما، هلي کوپتر و... نام برد.
در اين جا توجه شما را به برخي از توصيه ها و تکنيک هاي رزمي که در اسلام وارد شده است جلب مي کنم:

1- مقاوم بودن: يکي از رموز پيروزي در مبارزه، مقاوم بودن است. مقاومت، توان رزمي رزمنده را به گونه اي شگفت انگيز، افزايش مي دهد؛ بنابراين، شخص رزمي کار بايد مقاوم و صبور باشد، زود از ميدان در نرود، و از زيادي دشمنان و حريفان هراس به دل راه ندهد.
خداوند متعال در قرآن کريم مي فرمايد:
"ان يکن منکم عشرون صابرون يغلبوا ماتين، و ان يکن منکم ماة يغلبوا الفا من الّذين کفروا؛
اگر بيست نفر از شما [مردان با ايمان] صبور و پايدار باشيد، بر دويست نفر از دشمنان غالب خواهيد شد، و اگر صد نفر بوده، بر هزار نفر از کافران غلبه خواهيد کرد."
حضرت علي عليه السلام نيز در جنگ جمل خطاب به فرزند خود، محمد حنفيه مي فرمايد:
"تزول الجبال و لاتزل؛
کوه ها از جا کنده شوند، تو از جاي خود حرکت مکن! [تو بايد در ميدان نبرد از کوه ها محکم تر و مقاوم تر بوده و فرار نکني]."
2- تضيف روحيه دشمن: يکي از عواملي که مي تواند در پيروزي با شکست، نقش اساسي داشته باشد. "روحيه" است. تجربه نشان داده است که اگر فرد يا گروهي، بسيار قوي و نيرومند باشد، ولي داراي روحيه مناسب نبوده، اعتماد به نفس نداشته باشد و از دشمن بترسد، در مبارزه، بازنده خواهد بود، ولي اگر انساني که به ظاهر ضعيف مي نمايد، داراي روحيه عالي و اعتماد به نفس و همت بلند باشد، مي تواند موانع بزرگي را از سر راه خويش کنار زده و بر حريفاني بس نيرومند، فائق آيد.
بنابر اين، رزمي کار بايد سعي کند روحيه خود را تقويت، و روحيه حريف را تضعيف نمايد. خود را قوي و نيرومند، و حريف را ضعيف و ناچيز جلوه دهد. حتي شکل ظاهري و کيفيت لباس رزمي کار مي تواند در روحيه حريف و حتي داوران و تماشاچيان موثر باشد. در روايات اسلامي، در باره تفسير کلمه"قوه" در آيه
"واعدوا لهم مااستطعتم من قوة" آمده:
"منه الخضاب السّواد؛
[يکي از مصداق هاي قوه در اين آيه] موهاي سفيد را به وسيله رنگ، سياه کردن است."
رنگ کردن موهاي سفيد، به رزمنده سالخورده چهره جوانان را داده و اين امر باعث تضعيف روحيه دشمنان مي شود؛ و وقتي دشمن تضعيف شد، مثل اين است که ما تقويت شده باشيم، از اين رو پيامبر گرامي اسلامي صلي الله عليه و اله در جنگ ها به پيرمردان دستور مي داد، ريش و موهاي سفيد خود را رنگ کنند.
حضرت علي عليه السلام- که متخصص جنگ و رزم بود- نيز از اين اصل استفاده نموده و با خواندن رجز، روحيه حريفان خود را تضعيف مي نمود؛ به عنوان نمونه، وقتي در مقابل قهرمان نيرومند و کار آزموده يهود، "مرحب خيبري" قرار مي گيرد. در رجزي که مي خواند، شخصيت نظامي و نيروي بازوان خود را چنين به رخ وي مي کشد:
انا الّذي سمّتني امّي حيدره ضرغام اجام وليث قسوره
من همان کسي هستم که مادرم مرا حيدر (شير) خوانده، مرد دلاور و شير بيشه ها هستم.
عبل الذّراعين غليظ القصره کليث غايات کري المنظره
بازوان قوي و گردن نيرومند دارم؛ در ميدان نبرد، مانند شير بيشه ها، صاحب منظري مهيب هستم.
همچنين آن حضرت در مقام آموزش سربازان خود مي فرمايد:
"وقلقلوا السّيوف في اغمادها قبل سلّها؛
و شمشيرها را در غلات، پيش از بيرون کشيدن بجنبانيد."
ممکن است اين عمل براي رساندن صداي آلات جنگ به گوش دشمن و آماده نشان دادن خود باشد، تا موجب ترس و اضطراب دشمن شده و به مغلوبيتش کمک کند. و از آن جايي که به تمام چشم نگاه کردن به حريف، علامت ترس بوده و باعث جرات پيدا کردن وي مي شود. آن حضرت در ادامه همين فرمايش مي فرمايد:
"و الحظوا الخزر؛
و با گوشه چشم و خشم ناک [به دشمن] بنگريد."
و در جاي ديگري مي فرمايد:
"و غضّوا الابصار، فانّه اربط للجاش و اسکن للقلوب؛
و چشم ها را پايين اندازيد![به هر طرف نگاه نکنيد] زيرا چشم پوشاندن سبب بسيار قوّت قلب و آرامي دل ها [و نترسيدن از دشمن] است."
در خطبه يازدهم نهج البلاغه نيز خطاب به فرزندش، محمد حنفيه، مي فرمايد:
"و غض بصرک؛
و [در جنگ] چشم خود را بپوش [و از معروفيت، هيکل، هيبت و يا زيادي دشمنان و حريفان نهراس]."

3- چابکي، تحرک و مهارت: رزمي کار بايد چابک، سريع و ماهر بوده و داراي بدني انعطاف پذير باشد، تا به گاه رزم بتواند خود را از ضربات حريف حفظ نموده، يا در موقعيت مناسب، ضربه موثري به وي وارد سازد. حضرت علي عليه السلام به هنگام آموزش نيزه زني به سربازان خود مي فرمايد:
"والتووا في اطراف الرّماح، فانّه امور للاسنّة؛
در اطراف نيزه ها پيچ و خم داشته باشيد! [موقعي که نيزه بر دشمن فرود مي آوريد، خود را کوتاه و بلند کنيد، يا در موقع که دشمن نيزه به طرف شما حواله مي کند، خود را دور نماييد] زيرا زدن نيزه ها به اين طرز، موثرتر است."
4- پرهيز از هياهو و اضطراب: رزمجو بايد از غوغا و هياهو بپرهيزد، زيرا هياهو علامت اضطراب و نگراني بوده، و اضطراب و نگراني، انسان را به شکست سوق مي دهد. مولاي موحدان در اين مورد مي فرمايد:
"و اميتوا لاصوا، فانه اطرد للفشل؛
و صداها را خاموش کنيد! (غوغا و هياهو بر پا ننماييد) زيرا متانت و آرامي [از هر چيز] خوف و ترس را زودتر دور مي کند[چون ترسوها در کارزار، جارو جنجال مي کنند و دليران سخن نگفته، کار خويش انجام مي دهند]."

5- دندان ها را بر يکديگر فشردن: فشردن دندان ها بر يکديگر، موجب سخت و مقاوم تر شدن سرشده ، از آسيب پذيري آن کاسته، عزم رزمنده را تقويت نموده و او را مصمم تر مي سازد. آن حضرت در چندين موضع از نهج البلاغه، اين مطلب را مورد تصريح قرار مي دهد:
"عض علي ناجذک؛
دندان روي دندان بند! (سختي ها نبرد را بر خود هموار کن)."
"عضوا علي النّواجذ فانه انبي للسيوف عن الهام؛
دندان هايتان را روي هم بفشاريد! زيرا اين طرز رفتار، شمشيرها را از سرها دور کننده تر است [استقامت در جنگ و تحمل سختي هاي کارزار، از هر حيله و تدبيري براي شکست دشمن بهتر و نتيجه اش فتح و فيروزي است]."
"و عضّوا علي الاضراس، فانه انبي للسيوف عن الهام؛
و دندان ها را برهم بفشريد! زيرا اين کار، شمشيرها را از سرها بيش تر دور مي کند."
6- دورانديشي در مبارزه: انسان رزمي کار بايد زيرک و تيزهوش بوده و به موفقيت هاي ابتداي مبارزه دل خوش نباشد و آخرين تکنيک ها و تاکتيک هاي دشمن را مدنظر داشته باشد. آن حضرت در اين باره مي فرمايد:
"ارم ببصرک اقصي القوم؛
چشم بينداز تا انتهاي لشگر دشمن را ببيني (تا تمام دشمنانت شکست نخورند، ايمن مباش، يا اين که آخرين حليه و تدبير آنان را در نظر بگير، تا در کار خود بينا باشي).

7- وارد ساختن ضربه موثر: به هنگام مبارزه بايد ضربات موثر بر حريف وارد ساخت و از انجام فعاليت هاي زايد و حوله نمودن ضربات بي هدف و غير موثر- که منجر به از دست دادن توان و انرژي مي شود- پرهيز نمود. همچنين، ضربات مفيد و موثر، فرصت نزديک شدن حريف به شما را از روي مي گيرد اميرالمومنين عليه السلام در اين خصوص، چنين مي فرمايد:
"و نا فحوا بالظبي؛
و با تيزي [نوک و دم] شمشيرها زد و خورد نماييد!"
"فاضربوا ثبجه؛
پس درون سرا پرده فرماندهي دشمن را بزنيد![زيرا اگر به مرکز فرماندهي و رهبري دشمن ضربه وارد شود، به زودي از پاي در خواهد آمد]."
8- يک گام به پيش: گاه پيش مي آيد که حريف ما داراي قدّي بلندتر و اندامي کشيده تر و يا سلاحي بلندتر و پيشرفته تر است، که بدين جهت از امتيازاتي برخوردار است که ما فاقد آن مي باشيم. او به راحتي مي تواند با حفظ فاصله و از همان راه دور، بدون اين که با نزديک شدن به ما، خود را به خطر اندازد، به ما ضربه بزند. در اين جاست که کارشناسان ورزش هاي رزمي مي گويند:
ما بايد در يک فرصت مناسب، با سرعت، مهارت و شجاعت بسيار، خود را به حريف نزديک نموده و قبل از اين که وي بتواند عکس العملي نشان دهد، ضربه موثري به او وارد سازيم.
پس کوتاهي قد يا سلاح را مي توان با يک گام به جلو جبران نمود. اماالموحدين، اين تکنيک را اين چنين به سربازان خود آموزش مي دهد:
"وصلوا السيوف بالخطي؛
و شمشيرا را [اگر کوتاه است] با به پيش نهادن گام ها [به دشمن] برسانيد."
در يکي از جنگ ها به آن حضرت عرض شد: شمشير تو کوتاه است. در پاسخ فرمود: به گامي آن را بلند گردانم.
البته برداشتن همين يک گام، کاري است بس دشوار و در مقام عمل از هر کسي ساخته نيست. اين يک گام، شجاعت، قدرت، سرعت و مهارت زيادي را مي طلبد.
جنگجويي شمشيري داشت. آن را به "مهلّب" نشان داد و گفت : عموجان! اين شمشير را چگونه مي بيني؟ مهلب جواب داد: خوب شمشيري است، اما حيف که کوتاه است. جوان جنگجو گفت: عموجان! با يک گام آن را بلند خواهم ساخت. و مهلب- که پيري با تجربه بود- گفت: به خدا سوگند اي برادر زاده! راه رفتن و گام زدن تا چين يا آذربايجان بر روي نيش هاي افعي ها، از آن يک گام در ميدان نبرد، آسان تر است.

9- موضع تهاجمي: در مبارزه بايد سعي شود تا موضع تهاجمي انتخاب شود. هميشه شانس برنده شدن کسي که در موضع تهاجمي است، از شانس کس که در موضع تدافعي است بيش تر است. کسي که در موضع تدافعي است، همه تلاشش اين است که ضربه اي به او وارد نشود- و البته هميشه هم در اين تلاش، موفق نيست- اما کسي که در موضع تهاجمي است، در صدد ضربه زدن به حريف و شکست دادن اوست. ابتکار عمل هميشه در دست مهاجم است. اوست که زمان حمله را انتخاب مي کند. اوست که مکان حمله و نيز نوع حمله و تکنيک هاي مناسب را برمي گزيند؛ پس سعي مي کند، زمان، مکان و نوع ضربه را به گونه اي انتخاب کند که کم ترين شانس را براي مدافع باقي گذارد.
بنابر اين بايد موضع تهاجمي داشت و فرصت خروج از حالت تدافعي و پرداختن به حالت تهاجمي را با حملات پياپي و مکرر، از حريف سلب کرد.
همان حضرت در اين خصوص نيز مي فرمايد:
"فعاو دوا الکر؛
پس پي در پي [به دشمن] حمله کنيد!. [و خود در موضع تهاجمي بوده، نگذاريد او به شما حمله کند]."
آن حضرت در وصف خويش مي فرمايد:
"فامّا انا فوالله دون ان اعطي ذلک ضرب بالمشرفية تطير منه فراش الهام، و تطيح السّواعد و الاقدام، و يفعل الله بعد ذلک ما يشاء؛
و اما من، به خدا سوگند پيش از آن که به دشمن فرصت و توانايي دهم، با شمشيرهاي مشرفي چنان به او خواهم زد که ريزه استخوان هاي سر او بپرد و بازوها و پاهاي او قطع شود."

10- استراحت قبل از مبارزه: متخصصان ورزش هاي رزمي مي گويند: گر چه تمارين زياد و مستمر براي کسب آمادگي رزمي لازم است، اما از يکي دو روز قبل از مسابقه بايد به استراحت پرداخت، اما بعضي از رزمي کاران کم تجربه، حتي تا ساعتي قبل از مسابقه نيز به تمرين هاي سنگين و خسته کننده پرداخته و انرژي خود را قبل از مبارزه به پايان مي رسانند. آن حضرت در اين زمينه مي فرمايد:
"فارح فيه بدنک و روح ظهرک؛
اول شب [قبل از مبارزه] تن و مرکبت را آسوده گذار!"

11- موقعيت شناسي: رزمجو بايد موقع شناس بوده، به هنگام لزوم سرعت عمل، از آن استفاده نموده و به گاه لزوم کندي و وقت گذراني، چنين کند. حضرت علي عليه السلام در وصف سردار شجاع، کاردان و بي نظير خود "مالک اشتر" مي فرمايد:
"فانه ممن لا يخاف و هنه و لا سقطته، و لا بطوه عمّا الاسراع اليه احزم، و لا اسراعه الي ما البطو عنه امثل؛
او از کساني نيست که بيم سستي و لغزيدن و کندي، از کاري که شتاب در آن به احتياط و هوشمندي سزاوارتر است، و شتاب به کاري که کندي در آن نيکوتر است، در او برود."


12- عقب نشيني تاکتيکي: گر چه داشتن موضع تهاجمي، امري بسيار خوب، بلکه لازم است، اما در مواقع خاصي بايد از حمله دست برداشت و موضع تدافعي گرفت، تا در فرصت مناسب بهتر بتوان ضربه زد. اين گونه دفاع، در واقع خود نوعي حمله بوده و يک چنين عقب نشيني، خود در حقيقت پيشروي است، زيرا مقدمه براي پيشروي ها و پيروزي هاي بعدي خواهد بود؛ بنابر اين، رزمنده نبايد از عقب نشيني تاکتيکي يا عقب بودن امتياز بهراسد و نوميد شود، بلکه بايد سعي کند پس از عقب نشيني، پيشروي نمود و حق مبارزه را آن چنان که بايد و شايد، ادا نمايد. امير مومنان در اين باره مي فرمايد:

"لا تشندّن عليکم فرّة بعدها کرة، و لا حولة بعدها حملة، و اعطوا السيوف حقوقها، و وطنوا للجنوب مصارعها، و اذمروا انفسکم علي الطّعن الدعسي، و الضّرب الطلحفي؛
گريزي که در پي آن بازگشت، و شکستي که بعد از آن هجوم و حمله به دشمن است، بر شما ناگوار نباشد، و حقوق شمشيرها را بپردازيد و پهلوهاي [دشمنان] را بر زمين برسانيد و به نيزه افکندني که به اندرون [دشمن] کارگر شده و به شمشير زدن استوار، خود را وادار ساخته، بسيار کوشش داشته باشيد."

13- استفاده از اشتباهات حريف: شخص رزمي کار بايد زيرک و تيزهوش بوده و از کوچک ترين اشتباه يا حرکات اضافي حريف، براي ضربه زدن به خود او استفاده نمايد. استفاده از خود حريف و اشتباهات او مي تواند با تضعيف روحيه او، کشف نقاط ضعف او و ضربه زدن به آن، استفاده به موقع از فرصت ها و اشتباهات حريف در به کارگيري فنون رزم و وادار کردن حريف به حرکت و تحرک بيش از حد و خسته کردن او، و يا راه هاي ديگر صورت گيرد.
از حضرت علي عليه السلام که رزمنده هميشه پيروز بود سوال شد:
"باي شيء غلبت الاقران؟
به وسيله چه چيز بر حريفان دلير برتري يافتي؟"
آن حضرت در پاسخ فرمود:
"ما لقيت احداً الا اعانني علت نفسه؛
به هيچ کس [در کارزار] بر نخوردم، مگر او مرا به زبان خود ياري و کمک مي نمود."

14- استفاده از لباس هاي حفاظت کننده: بايد دانست در ورزش هاي رزمي، هدف آسيب رساندن ورزش کاران به يکديگر نيست، و از آن جايي که يکي از اهداف مهم ورزش، حفظ و ايجاد سلامتي است، بايد سعي شود ورزش کاران در حين تمرين و يا مسابقه، آسيب نبينند و نعمت سلامتي را از دست ندهند، و الا نقص غرض خواهد بود.
متاسفانه اين امر، آن چنان که بايد و شايد رعايت نمي شود. مولا علي عليه السلام به لشکريان خود دستور مي دهد که از لباس حفاظت کننده کامل استفاده کنند:
"واکملوا اللامة؛
و زره را کامل بپوشيد! [زره خوددار و آستين دار بپوشيد]."
و اگر به تعداد همه رزمندگان، لباس حفاظت کننده در اختيار ندارند، بي رزه ها را در قسمتي قرار دهند که کم تر در معرض حملات دشمن باشند:
"فقدّموا الدّارع، و اخروا الحاسر؛
پس زره دار را جلو قرار دهيد و بي زره را عقب."